جدول جو
جدول جو

معنی پاک نشدنی - جستجوی لغت در جدول جو

پاک نشدنی
لا يمحى
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به عربی
پاک نشدنی
Indelible
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پاک نشدنی
indélébile
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پاک نشدنی
indeleble
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پاک نشدنی
不可擦去的
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به چینی
پاک نشدنی
unverwischbar
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به آلمانی
پاک نشدنی
незабутній
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پاک نشدنی
niezatarte
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به لهستانی
پاک نشدنی
indelével
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پاک نشدنی
indelebile
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پاک نشدنی
مٹایا نہ جانے والا
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به اردو
پاک نشدنی
মুছে ফেলা যায় না
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به بنگالی
پاک نشدنی
isiyofutika
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پاک نشدنی
неизгладимый
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به روسی
پاک نشدنی
지울 수 없는
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به کره ای
پاک نشدنی
消えない
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
پاک نشدنی
בלתי נמחק
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به عبری
پاک نشدنی
अपरिवर्तनीय
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به هندی
پاک نشدنی
tak terhapuskan
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
پاک نشدنی
ลบไม่ออก
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به تایلندی
پاک نشدنی
onuitwisbaar
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به هلندی
پاک نشدنی
silinemez
تصویری از پاک نشدنی
تصویر پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاک شدن
تصویر پاک شدن
پاکیزه شدن، از آلودگی درآمدن، سترده شدن، زدوده شدن
محو شدن
فرهنگ فارسی عمید
(نَقْهْ)
پاکیزه گردیدن. پاک گردیدن. طهارت. طهر. تطهّر. مطهر گشتن. طاهر گشتن. نظافه. (دهار). طیب. طاب. طیبه. تطیاب. زکاء. تزکّی. تنقّح. نقا. نقاوه. نقاءه. نقایه. نقاوه.
- پاک شدن از عیب و عوار یا وام و جز آن، برائت:
شهان بخدمت او از عوار پاک شوند
بدان مثال که سیم نبهره اندر گاه.
فرخی.
، سترده شدن. محو شدن. محو گشتن. انطماس. انمحاء. زدوده شدن. زایل شدن:
جهان زیر فرمان ضحاک شد
ز هر نامه ای نام جم پاک شد.
اسدی.
انجلاء. پاک شدن آفتاب. پاک شدن ماه، منزه بودن. تبارک. تقدس. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، از حیض برآمدن زن. قطع شدن خون حیض ماهیانه در وقتی که زن هنوز به سن یأس نرسیده است. اقراء. تعلّی. (تاج المصادر بیهقی). تعلی، پاک شدن زن از نفاس. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا
(نِ)
جلوس بر خاک، بدبختی. فقر. بیکسی، فروتنی:
در سرکشی است خاک نشینی که گفته اند
فواره چون بلند شود سرنگون شود.
؟
لغت نامه دهخدا
پاگیزه گردیدن، طهارت، طاهر شدن، تطهر پاک گردیدن پاکیزه گردیدن طاهر شدن طهارت طهر، منزه بودن تبارک تقدیس، از حیض بر آمدن قطع شدن خون حیض ماهیانه در وقتی که زن هنوز بسن یاس نرسیده است اقراء، صفای باطن یافتن، انجلا پس از خسوف و کسوف، سترده شدن زدوده شدن زایل شدن، یا از عیب یا عوار پاک شدن، برائت یافتن، یا از وام و جز آن پاک شدن، پرداختن آن برائت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
de manière indélébile
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
de maneira indelével
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
无法擦除地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
незгладжено
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به طور پاک نشدنی
تصویر به طور پاک نشدنی
незаживаемо
دیکشنری فارسی به روسی